۱۳۹۳ مرداد ۳, جمعه

شعری از فریدون فروغی


گفت دانایی که گرگی خیره‌سر،
هست پنهان در نهاد هر بشر!
لاجرم جاریست پیکاری ستُرگ
روز و شب، مابین این انسان و گرگ
زور بازو چاره‌ی این گرگ نیست
صاحب اندیشه داند چاره چیست
ای بسا انسان رنجور پریش
سخت پیچیده گلوی گرگ خویش
وی بسا زورآفرین مرد دلیر
هست در چنگال گرگِ خود اسیر
هر که گرگش را در اندازد به خاک
رفته رفته می‌شود انسان پاک
و آن که از گرگش خورد هر دم شکست
گرچه انسان می‌نماید، گرگ هست!
و آن که با گرگش مُدارا می‌کُند
خُلق و خوی گرگ پیدا می‌کُند
در جوانی جان گرگت را بگیر!
وای اگر این گرگ گردد با تو پیر
روز پیری، گر که باشی هم چو شیر
ناتوانی در مصاف گرگِ پیر
مردمان گر یکدگر را می‌درند
گرگ‌هاشان رهنما و رهبرند
این‌که انسان هست این‌سان دردمند
گرگ‌ها فرمانروایی می‌کُنند،
و آن ستمکاران که با هم محرم‌اند
گرگ‌هاشان آشنایان هم‌اند
گرگ‌ها همراه و انسان‌ها غریب
با که باید گفت این حال عجیب؟ . . .
"گرگ" 
زنده یاد «فریــدون مشیری»

۱۳۹۳ تیر ۱۷, سه‌شنبه

حذف اندیشه هوشمندانه هست


مرضیه وفامهر، بازیگر و کارگردان سینما و همسر ناصر تقوایی فیلمساز مشهور ایرانی:
من فکر می کنم انسان به خاطر جسمش ارزش نداره، به خاطر اندیشه اش ارزش داره. کشتن اندیشه جنایت بارترین شکل قتل هست که ممکنه اتفاق بیفته. اندیشه های بسیاری کشته شدند، اندیشه های بسیاری، و متاسفانه هیچ کس صداش را نمی شنوه و هیچ قانونی وجود نداره که حمایت کنه از اندیشمندان، از مولفین، از کسانیکه می تونن آثار درخشانی بوجود بیارن و قاتلین را محاکمه کنه. حذف فیزیکی احمقانه هست، بچه گانه ترین راهیست که ممکنه یک سیستم استفاده کنه. اما حذف اندیشه هوشمندانه هست و این با تقوایی شد
خانه ی هنرمندان ایران
۲۹ خرداد ۱۳۹۳
ناصر تقوایی: تا وقتی سانسور است اثری از من منتشر نخواهد شد؛ بگذارید کارهایم کهنه بشوند

۱۳۹۳ تیر ۱۶, دوشنبه

سرود رسمی جمهوری اسلامی ایران هم دزدی و کپی برداری شده از آب در آمد!







با توجه و زکاوت یکی از هم میهنان یکی دیگر از افتضاحات شرم آوار جمهوری اسلامی برملا شد. سرود رسمی جمهوری اسلامی 
ایران کپی برداری از سرود رسمی کشور کره جنوبی است!!
در ویکیپدیا حسن ریاحی " چهره ماندگار موسیقی " و رئیس هیئت داوران جشنواره موسیقی فجر، مدیر مرکز موسیقی سازمان صدا 
و سیما و مدیر گروه موسیقی دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی به عنوان سازنده آهنگ سرود ملی‌ معرفی‌ شده است!
نادر جهانفرد، روزنامه نگار قدیمی ایرانی ساکن آمریکا در صفحه فیسبوک خود چنین مینویسد:
"جمهوری اسلامی همه کاراش دزدی، کلاهبرداری و وقاحته
.
از کلاه بزرگ شرعی که سر هفتاد میلیون گذاشته بگیرید تا تا آرم وسط پرچم که از سیک های هندی دزدیده شده و سرود رسمی 
مملکت.
گوش کنید به سرود ملی کره جنوبی و قضاوت کنید ببینید سر کی کلاه رفته این وسط.
دقت کنید که سرود کره جنوبی در سال ۱۹۳۵ میلادی نوشته شده و از سال ۱۹۴۸ میلادی تا امروز سرود رسمیشون همین بوده.

یعنی وقاحت در حد تیم ملی! "

۱۳۹۳ تیر ۱۰, سه‌شنبه

اين دختر خانم به همراه اين مقام دولتی (سفير ايران) در برزيل چه ميكند؟

اين دختر خانم به همراه اين مقام دولتی (سفير ايران) در برزيل چه ميكند؟
اگر او اجازه دارد در ورزشگاه به تماشای مسابقات ورزشی بنشيند، پس چرا دختران ايرانی در داخل ايران که تنها خواسته آنها تماشای مسابقات والیبال بود، توسط نیروی انتظامی زیر نظر وزارت کشور دولت روحانی مورد ضرب و شتم قرار گرفتند؟
بنا به گزارش ها رفتار نیروی انتظامی آنقدر وحشیانه بود که انگار با یه گروه جانی و اراذل طرف هستند. اما دختران و زنان غير ايرانی‌ با نشان دادن پاسپورت وارد ورزشگاه آزادی‌ ميشدند! آیا احترام به تماشاچی خارجی‌ ولی‌ سرکوب و ضرب و شتم تماشاچی داخلی‌، همانند رفتار آفریقای جنوبی با غیر سفیدپوستها در دوره آپارتاید نیست؟
فاطمه آلیا نماینده حافظ منافع ولایت فقیه در مجلس شورای اسلامی می‌گوید: کار زن بچه دار شدن و تربیت فرزند و شوهرداری است نه دیدن مسابقه والیبال. یک عده ای می خواهند هر طور شده به زن نقش هایی بدهند که مخالف با وظایف شرعی است!
هفته گذشته ژیلا بنی‌ یعقوب در رابطه با تبعیض آمیز مقامات جمهوری اسلامی نوشت: فدراسیون جهانی والیبال از جمهوری اسلامی ایران تعهد گرفته بود که به زنان اجازه حضور در ورزشگاه را برای تماشای مسابقات جهانی والیبال بدهد. ما امروز برای تماشای مسابقه ایران-برزیل به استادیوم آزادی رفتیم.تعدادی از دخترها با روسری سفید بودند.برخی از روسری سفیدها چادری بودند برخی با مانتو.مسوولان ورزشگاه اجازه ورود به زنان را ندادند و ما پشت درهای بسته ماندیم.جمهوری اسلامی یکبار دیگر تعهداتش را در باره حقوق زنان نقض کرد.تعدادکمی از زنان که ظاهرا از هسران مقامات و یا وابستگان سفرا و خانواده های والیبالیست های برزیلی بودند توانستند وارد ورزشگاه شوند.
هنگامی که چند زن اجازه ورود پیدا کردند، با این پرسش ما روبرو شدند که چرا آنها اجازه دارند ما نداریم که ماموران گفتند:" آنها پاسپورت دارند، پاسپورت برزیلی"...یکی از دوستان ما(میرا قربانی) گفت :ما هم پاسپورت داریم، پاسپورت ایرانی. اجازه می دهید وارد شویم؟...پاسخی نیامد.